دسته : -پژوهش
فرمت فایل : word
حجم فایل : 92 KB
تعداد صفحات : 77
بازدیدها : 179
برچسبها : دانلود مقاله
مبلغ : 2500 تومان
خرید این فایلمقاله ساختارحكومت پیامبر
این مقاله درصدد اثبات ساختار حكومتی برای حكومت نبی اكرم در مدینةالرسول(ص)
است، تا ساختار حكومت اسلامی اثبات شود، زیرا بدیهی است اگر رسول اكرم(ص)
ساختار دولتی مبتنی بر وحی داشته باشد، كافی است، تا ادعا شود اسلام ساختار دارد، آنگاه سیره حكومتی امیرمؤمنان مؤید آن خواهد شد. بنابراین، مطالب این مقاله صرفاً درباره اثبات ساختار برای حكومت پیامبر خواهد بود. برای اثبات مدعای فوق نیاز به تعریفی مورد اتفاق از "ساختار" داریم كه قاعدتاً ارائه آن دانشمندان علم مدیریت و سازمان متوقع است. مقدمتاً خوب است دانسته شود مكاتب مدیریت، دورانهای زیر را شامل میشود: [245]
الف) دوران قبل از مدیریت علمی،
ب) دوران مدیریتها یا مكتبهای كلاسیك،
ج) مكتب روابط انسانی،
د) تركیبی از ب و ج.
مدیریت و فن اداره، مانند هر اندیشه دیگر در حال تطور و تكامل است. در دوران قبل از مدیریت علمی، مدیریتها به شكل فطری و بدون فرمولهای مدوّن و مبیّن بود، مانند واحدهای تجاری در زمان چینیان و رومیان [246] كه دارای نوعی بینش مدیریتی ساده بودند با ظهور "فردریك تایلور) دوران مدیریت علمی شروع میشود [247] كه به عنوان پدر مدیریت علمی معروف شد و در اوایل قرن حاضر نوشتههایش درباره تئوری مدیریت به طور گستردهای خواننده داشت. مبنای مدیریت وی اساساً تكنولوژی بود و به گمان وی بهترین طریق افزایش بازده، بهبود فنون و روشهایی بود كه كارگران به كار میبردند. او افراد را ابزار میدانست و در طرح او عمدتاً به نیازهای سازمانی توجه میشود، نه نیازهای افراد. [248]
بعداً "التون میو" ظهور كرد و "نهضت روابط انسانی" را در فواصل 1920 تا 1930 ـ 1299
تا 1309 ه' مطرح كرد و جانشین آرای تیلور نمود. او و پیروانش میگفتند علاوه بر اینكه باید بهترین روشهای تكنولوژی را برای بهبود و بازده مورد توجه قرار داد، روحیات و امور
انسانی را نیز باید مورد توجه قرار داد. آنها ادعا میكردند روابط انسانی بر روابط تكنولوژی كاری ترجیح دارد و این را از آزمایشات معروف به "هاتورن" به دست آورده بودند. [249]
و قبل از "التون میو" و بعد از "فردریك تیلور" دوران مكاتب كلاسیك مدیریت است و حدود 50 سال میباشد و بوروكراسی "وبر" و اصولگرایی "فایول"> [250]
شاخصترین آنها است. برخی تكنوكراسی "فردریك تیلور" را از زمره این مكاتب شمردهاند، [251]
ولی به نظر میآید نظریات مدیریت خیلی بیشتر و نامنظمتر از این باشد، به گونهای كه به نظر بعضی از صاحبنظران، [252]
علم مدیریت، جنگلی از تئوریها است و به نظر بعضی، از زمره علوم ناموفق است. [253]
...
خانواده "لوذان" را كه حاكم اصلی یمن بودند، نصب كرد. عمرو بن حزم بنزید لوذان، شهر
بن بازام و عامر بنشهر بن بازام سه نفر از خانواده لوذان بودند كه در یمن و مقاطعات آن
نصب شدند. [320] پیامبر(ص) در قبیله عبدالقیس ابتدا علاء بنحضرمی را گماشت و پس از
شكایت مردم، پیامبر(ص) او را عزل نمود و به جای او ابان بنقیص را كه از اكابر قریش بود،
نصب كرد. [321] حافظ عراقی در الفیه خود تمام ولایتداران و استانداران پیامبر(ص) را در
شعری زیبا گنجانده است:
أمر باذان بلاد الیمن، ثم ابْنه شهراً بصنعا یمن،
وابْن أبی أمیة المهاجری، كنده و الصدق فقیل ان سری،
لعمله قضی النبی بالموت، كذا زیاد بنلبید حضرموت،
كذا ابوموسی ذبیداً و عدن، و نافع الساحل مِن أرض الیمن،
كذاك قدْ ولّی معاذ الجند، كذلك عتاباً علی خبر البلد،
كذاك قد وَلّی أباسفیان، صخر بن حرب بعد ذا نجران،
كذا ابْنه یزید ای تیماء، و ابْن سعید خالداً صنعاء،
كذاك عمر أخذوا وادی القُری، و حكما أخاهما علی قری،
عرنیة كذلك إیضاً أعطی، أخاهما أبان منه الخطا،
كذاك ابْن العاص عمراً بعمان، كذا علی الطائف ولّی عثمان.
چندین استان زیر نظر پیامبر اكرم(ص) بود و چند استاندار را نصب كرد [322] و در واقع،
دستگاه اداری كامل بود.
3ـ جهاز قضائی
الف ـ قضاوت شخص نبیاكرم(ص)
پیامبر اكرم(ص) كه مبلّغ شریعت بود، قضاوت را نیز به عهده داشت [323] و در مسایل مورد
اختلاف قضاوت میكرد. [324] اهتمام ایشان به امر قضا به خاطر ارتباط مستقیم قضا با عدالت
اجتماعی ـ سیاسی بود. [325] ایشان با مداخله در امر قضا كار قضاوت را در دست كاهنان و
یهودیان درآورد. [326] از قضاوتهای معروف او یكی بین سمرة بنجندب و مرد انصاری بر سر
یك درخت و دیگری قضاوت بین زبیر بن عوام و مرد انصاری درباره آبیاری درختان
میباشد. [327] ایشان قاضی اوّل دولت اسلامی و تنها قاضی مدینه بود و [328] فرمود:
"من بشر هستم و شما نزاعتان را پیش من میآورید. ممكن است بعضی از شما فصیحتر
از دیگری باشد و من طبق شنیدهام قضاوت كنم. پس هر كه را به نفعش قضاوت كردم و
حقبرادرش ضایع شد، نباید از برادرش چیزی بگیرد وگرنه قطعهای از آتش برای او
خواهدبود."> [329]
ب ـ نصب قاضی
پیامبر اكرم(ص) برای شهرهای دیگر افرادی را كه صلاحیت داشتند، به عنوان قاضی
میفرستاد. مثلاً علی(ع) را به یمن فرستاد و فرمود:
"وقتی طرفین دعوا روبهروی تو نشستند، قضاوت مكن، مگر به سخن و مانند دوستی
گوش بدهی."> [330] برخی علی(ع) را قاضی مدینه از طرف پیامبر(ص) میدانند [331] و برخی او را
قاضی خارج از مدینه میدانند. [332]
از جمله قضاوت نصب شده، معاذ بنجبل [333] و ابوموسی اشعری [334] هستند، هر چند
برخی آنها را والی میدانند، [335] ولی حدیث معروف كه گفتگوی رسولخدا(ص) را با معاذ قبل
از آنكه به محل مأموریت خویش برود، بیان میكند، میفهماند او قاضی بوده است. وی
گفت: اگر از قرآن و سنّت چیزی نیافتم، به اجتهاد خود عمل میكنم. [336]
سیره ابنهشام، ابوبكر و عمر و عبداللَّه مسعود و ابیبنكعب و زید بنثابت را به عنوان
قاضین منصوب از طرف رسولخدا(ص) نام میبرد. [337] هر چند برخی با آن مخالفند، به دلیل
اینكه پیامبر(ص) شخصاً و به آسانی میتوانست قضاوت كند، زیرا دعواها، كم و ارتباط با
رسولاكرم(ص) آسان بود. [338] اما باید گفت آن زمان در شهرهای دیگر اگر دعوا و مخاصمهای
رخ میداد، ارتباط با پیامبر(ص) با آن وسایل ابتدایی ِسفر و خطرات آن، امری مشكل بود و
پیامبر(ص) به همان انگیزه كه والی را نصب میكرد، قاضی را هم نصب مینمود. البته قاضی ِ
مدینه پیامبر(ص) بود و علی(ع) هم از طرف ایشان قضاوت میكرد، [339] ولی دیگران خارج از
مدینه قضاوت میكردند. وقتی به عبداللَّه بن عمر فرمود: بین مردم قضاوت كن، گفت: مرا
معاف بدارید. فرمود: پدرت قضاوت میكرد. [340]
برخی، قضاوت رسول خدا(ص) را شش نفر میدانند. [341] بعضی از معقل بنیسار نقل
میكنند كه رسولخدا(ص) به او فرمود كه قضاوت كن. [342]
پیامبر اكرم(ص) علاوه بر نصب قاضی كه نمونهای بارز از تقسیم كار است، افرادی را بر